azeri genocide committed by armenia,Armenification of Nagorno-Karabakh Part,Cities of KARABAKH destroyed by ARMENIANS


Azeri Genocide Committed By Armenia (Khojaly ...







azeri genocide committed by armenia (khojaly - 1992) 









Armenification of Nagorno-Karabakh Part 2/3


Armenification of Nagorno-Karabakh Part 2/3





Khojaly 







Proof




The Khojaly Genocide is captured on video and here is the audio proof. Proof that Khojaly was organized by the Armenian military. Pay close...



Cities of KARABAKH destroyed by ARMENIANS


9 min - 9 Mar 2007
20% of Azerbaijan is under ARMENIAN OCCUPATION STOP ARMENIAN AGRESSION
youtube.com 





khojaly(xocali) genocide ,xocali hocali soykirimi

                


فوریه سالگرد وحشیگری ارامنه در خوجالی یکی از شهر های قره باغ کوهستانی است. با محکوم کردن این جنایت شرم آور انزجار خود را از این ارامنه وحشی اعلام می کنیم


7 اسفند مطابق با 26 فوریه سالگرد وحشیگری ارامنه در خوجالی یکی از شهر های قره باغ کوهستانی است. با محکوم کردن این جنایت شرم آور انزجار خود را از این ارامنه وحشی اعلام می کنیم

.

Exclamation نسل‏كشی قرن بیستم(فاجعه خوجالی)
7 اسفند مطابق با 26 فوریه سالگرد وحشیگری ارامنه در خوجالی یکی از شهر های قره باغ کوهستانی است. با محکوم کردن این جنایت شرم آور انزجار خود را از این ارامنه وحشی اعلام می کنیم.
ارامنهای كه در سال 1978 به مناسبت یكصدوپنجاهمین سالگرد مهاجرت خود از ایران به آذربایجان، در قرهباغ كوهستانی بنای یادبود برافراشتند، طی دو قرن اخیر با هدف تحقق آرمان خیالی"ارمنستان بزرگ" در اراضی تاریخی آذربایجان، با كمك هواداران خارجی خود سیاست مستمر اشغالگری علیه آذربایجان را تعقیب كرده و هر از چند گاهی برای نیل به این هدف مكارانه، از ارتكاب جنایات بشری چون ترور، كشتار جمعی، اخراج و نسل كشی نیز ابایی نداشتهاند.

اسناد متعدد تاریخی ثابت میكند كه میلیونها نفر آذربایجانی كه در سالهای 1905 تا 1907، 1918 تا 1920 و 1948 تا 1953 در اراضی تاریخی – ملی خود در قفقاز بارها هدف سیاست پاكسازی قومی و نسل كشی واقع شدند، به صورت دسته جمعی به قتل رسیده و از سرزمینهای آبا و اجدادی خود اخراج شدهاند.

نهایتا، طرح ادعاهای بی اساس ارضی علیه آذربایجان و فعالیتهای جدایی طلبانه ارامنه از سال 1988 به بعد مجددا شدت گرفته و به فتنه قره باغ كوهستانی كه بر هیچ پایه و اساس تاریخی، سیاسی و قومی استوار نیست، دامن زده شد. طی سالهای 1988 تا 1989 بیش از 250 هزار نفر آذربایجانی كه در اراضی ملی – تاریخی خود میزیستند، تا آخرین نفر از ارمنستان اخراج شده و صدها نفر از ساكنین غیرنظامی، وحشیانه به قتل رسیدند.

جدایی طلبی ارمنی كه در سال 1988 در قره باغ كوهستانی، این قلمرو تاریخی آذربایجان آغاز گشت، به جنگ تحمیلی ارمنستان علیه آذربایجان تبدیل شد. در نتیجه سیاست تجاوزكارانه ارمنستان كه به قوانین بینالمللی و اصول و موازین حقوق بینالمللی اعتنایی نشان نمیدهد، بیست درصد از خاك آذربایجان، از جمله هفت شهرستان كه در تقسیمات كشوری جزء قره باغ كوهستانی محسوب نمیشود، از سوی نیروهای مسلح ارمنستان اشغال شده، بیش از یك میلیون نفر آذربایجانی از موطن آباء و اجدادی خود وحشیانه اخراج شده، دهها هزار انسان به قتل رسیده، معلول شده و یا به اسارت برده شدند. صدها منطقه مسكونی، هزاران واحد از ابنیه فرهنگی – اجتماعی، مؤسسات آموزشی و بهداشتی، آثار تاریخی و فرهنگی، مساجد و عبادت گاهها، قبرستانها و …. با خاك یكسان شده و هدف وندالیسم بی سابقه ارمنی واقع شدند.

در نتیجه وحشی گری ارامنه، فاجعه نسل كشی خوجالی كه در شهر خوجالی قره باغ كوهستانی رخ داد نیز در ردیف وحشتناكترین فجایع جهان جای گرفت.

دستههای مسلح ارمنی در بامداد 26 فوریه سال 1922 با مشاركت مستقیم لشكر 366 شوروی سابق كه در آن برهه در شهر خان كندی (استپان كرت) قره باغ كوهستانی مستقر بود، به شهر خوجالی كه حدود هفت هزار نفر آذربایجانی در آن سكونت داشتند، حمله كردند. قلدرهای سركش ارمنی با كمك هواداران مزدور خارجی خود، در همین شب با پشتیبانی بخش وسیعی از وسایط سنگین نظامی متعلق به لشكر 366، شهر خوجالی كاملا نابود شده و به آتش كشیده شد.
اهالی غیرنظامی و غیرمسلح هدف قتل عام وحشیانه واقع شدند، كودكان، زنان، افراد سالمند و بیمار با سفاكی غیرقابل تصوری به قتل رسیدند. ارمنیها در آخرین سالهای قرن بیستم، جنایت تاریخی دیگری – نسل كشی خوجالی – را پدید آوردند.

در نتیجه نسل كشی خوجالی 613 نفر كشته شده و 1275 نفر از اهالی به اسارت برده شدند. از سرنوشت 150 نفر از این اسرا، هنوز نیز اطلاعی در دست نیست. در نتیجه این فاجعه بیش از 1000 نفر از اهالی غیرنظامی با اصابت گلوله مستقیم، با درجات مختلف بدنی معلول شدند. 106 نفر از كشته شدگان، زنان، 83 نفر كودك خردسال و 70 نفر پیر كهنسال بودند. 76 نفر از معلولین را پسران و دختران نابالغ تشكیل میدهند. در نتیجه این جنایت نظامی – سیاسی ، 6 خانواده كاملا نابود شده، 25 كودك هر دو والدین، 130 كودك نیز یكی از والدین خود را از دست دادند. 56 نفر از كشته شدگان با درنده خویی و بی رحمی وحشیانهای به قتل رسیدند. آنان زنده زنده در آتش سوزانده شده، سرهایشان بریده شده، پوست بدنشان كنده، چشمان كودكان خردسال از حدقه بیرون آورده شده و شكم زنان حامله با سرنیزه پاره پاره شده بود.


اعمال ارامنه و هواداران خارجی‏شان(که متعصفانه جمهوری اسلامی نیز جزو آنهاست) در ارتكاب فاجعه خوجالی‏، ضمن آنكه نمونه‏ای آشكار از نقض وقیحانه حقوق بشر و بی‏اعتنایی بی‏شرمانه به قوانین حقوق بین‏المللی به شمار می‏آید‏، با كنوانسیون ژنو‏، منشور جهانی حقوق‏بشر‏، معاهدات مختلف بین‏المللی درباره حقوق مدنی‏، سیاسی‏، اقتصادی‏، اجتماعی و فرهنگی‏، منشور جهانی حقوق كودكان‏، منشور جهانی درباره حفاظت از زنان و كودكان در هنگام وضعیت فوق‏العاده و مناقشات و دیگر قوانین حقوقی بین‏المللی ضدیت آشكار دارد‏.
جای بسی تاسف است كه تاكنون دولت‏های متمدن جهان رویكرد صحیحی نسبت به این فاجعه اتخاذ نكرده و آن را به عنوان نسل‏كشی به رسمیت نشناخته‏اند‏. در حالیكه بعضی از دولت‏ها با باور به هذیانات تحریف‏كارانه و غیر‏مستدل ارمنیان درباره «‏نسل‏كشی‏» علیه ملت «‏مظلوم‏»‏( !!! ) ارمنی توسط ترك‏ها در اوایل قرن بیستم ، مصوباتی را در این خصوص به تصویب رسانده‏اند‏،‏ نسبت به فاجعه نسل‏كشی خوجالی كه نتیجه مستقیم وحشی‏گریهای ارمنیان در پایان قرن بیستم‏– ‏این برهه زمانی كه دنیای متمدن سعی در حفظ برتری حقوق بشر دارد‏– هیچگونه عكس‏العملی نشان داده نشده است‏.
امروز در شرایطی كه تمام جهان علیه تروریسم به مبارزه برخاسته است‏، تروریست ارمنی نیز می‏باید از سوی جامعه جهانی افشا شده و پاسخ شایسته خود را بیابد‏. فاجعه‏ای كه در تاریخ بیست و ششم فوریه سال 1992 توسط ارمنیان در خوجالی پدید آمد‏، تنها یك عمل تروریستی عادی نیست‏، بلكه جنایتی است بی‏سابقه علیه تمام بشریت‏.
__________________
قارا باغ ائله بیر آنام دیر منیم
آنامین روهونو اوردا گورموشم
آنامین دیلینه باغلیدیر جانیم
آنا دیلیم اولسه منده اولموشم
beyqurd آنلاین نیست.  

با چشم خود این وحشی گری ها را ببینید

با چشم خود این وحشی گری ها را ببینید

برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.

برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.

برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.

برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.

برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.

برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.

برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.

برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.

برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.

برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.
__________________
قارا باغ ائله بیر آنام دیر منیم
آنامین روهونو اوردا گورموشم
آنامین دیلینه باغلیدیر جانیم
آنا دیلیم اولسه منده اولموشم
beyqurd آنلاین نیست.  پاسخ با نقل قول


فاجعه خوجالی با چشم خود این وحشی گری ها را ببینید

Exclamation فاجعه خوجالی
با چشم خود این وحشی گری ها را ببینید

برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.
نسل کشی خوجالی
برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.
نسل کشی خوجالی
برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.
نسل کشی خوجالی
برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.
نسل کشی خوجالی
برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.
نسل کشی خوجالی
برای نمایش عکس در سایز واقعی کلیک کنید.
نسل کشی خوجالی
__________________
قارا باغ ائله بیر آنام دیر منیم
آنامین روهونو اوردا گورموشم
آنامین دیلینه باغلیدیر جانیم
آنا دیلیم اولسه منده اولموشم
beyqurd آنلاین نیست. 

 نسل كشی خوجالی

ذسته های مسلح ارمنی در بامداد26 فوریه 1992 با مشاركت مستقیم لشكر366 شوروی سابق كه در ان برهه در خاك خان كندی-استنپانا كرت- قره باغ كوهستانی مستقر بود، به شهر خوجالی كه حدود هفت هزار نفر اذربایجانی در آن سكونت داشتند،حمله كردند.قلدرهای سركش ارمنی با كمك هواداران مزدور خارجی خود در همین شب،شهر خوجالی را با خاك یكسان كردند. با پشتیبانی بخش وسیعی از وسائط سنگین نظامی متعلق به لشكر366؛ شهر كاملا نابود شده وبه آتش كشیده شد.اهالی غیر نظامی و غیرمسلح هدف قتل عام مسلحانه واقع شدند.كودكان،زنان،افرادسالمند وبیمار با سفاكی غیر قابل تصوری به قتل رسیدند.در نتیجه نسل كشی خوجالی 613 نفر كشته شده و 1275 نفر از اهالی غیرنظامی به اسارت برده شدند.از سرنوشت 150نفر ازاین اسرا هنوز اطلاعی در دست نیست.در نتیجه این فاجعه بیش از 1000نفر از اهالی غیرنظامی با اصابت مستقیم گلوله،بادرجات مختلف بدنی معلول شدند.106نفر از كشته شدگان زن،83نفر كودك خردسال و 70 نفر پیروكهنسال بودند.76 نفراز معلولین را پسران و دختران نابالغ تشكیل می دادند



به یاد 26فوریه 1992،روزی كه دنیا فراموشش نخواهد كرد
ارامنه ای كه در سال 1978 به مناسبت یكصدوپنجاهمین سالگرد مهاجرت خوداز ایران به آذربایجان در قره باغ كوهستانی بنای یادبود برافراشتند،طی دو قرن اخیر با هدف تحقق آرمان خیالی "ارمنستان بزرگ" در اراضی تاریخی آذربایجان،با كمك هواداران خارجی خود سیاست مستمر اشغالگری علیه آذربایجان را تعقیب كردهو هر ازچندگاهی برای نیل به این هدف مكارانه از ارتكاب جنایات بشری چون ترور،كشتارجمعی،اخراج ونسل كشی نیز ابایی نداشته اند.
اسناد متعدد تاریخی اثبات می كندكه میلیونها نفر آذربایجانی كه در سالهای1905 تا 1907،1918 تا 1920،1948 تا1953،دراراضی تاریخی – قومی خود در قفقاز بارها هدف سیاست پاكسازی قومی ونسل كشی واقع شدند؛به صورت دسته جمعی به قتل رسیده و از سرزمین آبا واجدادی خود اخراج شده اند. نهایتا،طرح ادعاهای بی اساس اراضی علیه آذربایجان و فعالیت های جدایی طلبانه ارامنه از سال 1988 به بعد مجددا شدت گرفته،به فتنه قره باغ كوهستانی كه بر هیچ پایه و اساس تاریخی-سیاسی و قومی استوار نیست؛دامن زده شد.طی سالهای 1988 تا 1989 بیش از 250 هزار آذربایجانی كه در اراضی تاریخی – قومی خود میزیستند،تا آخرین نفر از ارمنستان اخراج شده وصدها نفر از ساكنین غیرنظامی وحشیانه به قتل رسیدند.
جدایی طلبی ارمنی كه در سال 1988 در قره باغ كوهستانی،این قلمرو تاریخی آذربایجان آغاز گشت،به جنگ تحمیلی ارمنستان علیه آذربایجان منجر شددر نتیجه سیاست تجاوزكارانه ارمنستان كه به قوانین بین المللی و اصول و موازین حقوق بین الملل اعتنایی نشان نمی دهد.بیست درصد از خاك آذربایجان منجمله هفت شهرستان كه در تقسیمات كشوری جزء قره باغ كوهستانی محسوب نمی شود،از سوی نیروهای مسلح ارمنستان اشغال شده،بیش از یك میلیون نفر آذربایجانی از موطن آباواجدادی خود وحشیانه اخراج شده،دهها هزار انسان به قتل رسیده،معلول شده یا به اسارت برده شده اند.صدها منطقه مسكونی،هزاران ابنیه فرهنگی-اجتماعی،موسسات آموزشی وبهداشتی،آثارتارخی-فرهنگی،مساجد و عبادتگاهها،قبرستانها و...با خاك یكسان شده و هدف وندالیسم بی سابقه ارامنه واقع شدند.
در نتیجه وحشیگری ارامنه،فاجعه نسل كشی خوجالی كه در شهر خوجالی قره باغ كوهستانی رخ داد نیز در ردیف وحشتناكترین فجایعجهان جای گرفت.
ذسته های مسلح ارمنی در بامداد26 فوریه 1992 با مشاركت مستقیم لشكر366 شوروی سابق كه در ان برهه در خاك خان كندی-استنپانا كرت- قره باغ كوهستانی مستقر بود، به شهر خوجالی كه حدود هفت هزار نفر اذربایجانی در آن سكونت داشتند،حمله كردند.قلدرهای سركش ارمنی با كمك هواداران مزدور خارجی خود در همین شب،شهر خوجالی را با خاك یكسان كردند. با پشتیبانی بخش وسیعی از وسائط سنگین نظامی متعلق به لشكر366؛ شهر كاملا نابود شده وبه آتش كشیده شد.اهالی غیر نظامی و غیرمسلح هدف قتل عام مسلحانه واقع شدند.كودكان،زنان،افرادسالمند وبیمار با سفاكی غیر قابل تصوری به قتل رسیدند.در نتیجه نسل كشی خوجالی 613 نفر كشته شده و 1275 نفر از اهالی غیرنظامی به اسارت برده شدند.از سرنوشت 150نفر ازاین اسرا هنوز اطلاعی در دست نیست.در نتیجه این فاجعه بیش از 1000نفر از اهالی غیرنظامی با اصابت مستقیم گلوله،بادرجات مختلف بدنی معلول شدند.106نفر از كشته شدگان زن،83نفر كودك خردسال و 70 نفر پیروكهنسال بودند.76 نفراز معلولین را پسران و دختران نابالغ تشكیل می دادند.
در نتیجه این جنایات نظامی-سیاسی، 6خانواده كلا نابود شده،25 كودك هردو والدین،130كودك نیز یكی از والدین خود را از دست دادند.56 نفر از كشته شدگان با درنده خویی و بی رحمی وحشیانه ای به قتل رسیدند. آنان زنده زنده در آتش سوزانده شده،سرهایشان بریده شده،پوستهایشان كنده شده، چشمان كودكان خردسال از حدقه بیرون آورده شده و شكم زنان باردار با سرنیزه پاره پاره شده بود.
اعمال ارامنه و هواداران خارجیشان در ارتكاب فاجعه خوجالی،ضمن آنكه نمونه ای آشكار از نقض وقیحتنه حقوق بشر وبی اعتنایی بی شرمانه به قوانین حقوق بین المللی به شمار می آید،با كنوانسیون ژنو منشور حقوق جهانی بشر،معاهدات مختلف بین المللی درباره حقوق مدنی – سیاسی – اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی،منور جهانی حقوق كودكان،منشور جهانی حفاظت از زنان و كودكان در هنگام وضعیت فوق العاده و مناقشات جنگی و دیگر قوانین حقوقی بین المللی ضدیت آشكار دارد.
جای بسی تاسف است كه تا كنون دولتهای متمدن جهان رویكرد صحیحی نسبت به این فاجعه اتخاذ نكرده و آن را به عنوان نسل كشی به رسمیت نشناخته اندا. امروز در شرایطی كه تمام جهان علیه تروریست به مبارزه برخاسته است،تروریسم ارمنی نیز می باید از سوی جامعه جهانی افشا شده و پاسخ شایسته خود را بیابد.فاجعه ای كه در تاریخ 26 فوریه 1992 توسط ارامنه داشناك در خوجالی پدید آمد تنها یك عمل تروریستی نیست،بلكه جنایتی است بی سابقه علیه تمام بشریت.
سس دوشدو دغلارا ، داشلارا ، قاچین
تالاندی قاراباغ ، آلیندی لاچین
گلمه دیم ، گلمه دیم ، آغاردی ساچین
باغیشلا قارداشیم ، باغیشلا باجیم

کلبجردن اسن ، اسینه گلدیم
فضولی دن قالخان ، سسینه گلدیم
تویونو گؤرمه دن ، یاسینا گلدیم
باغیشلا قارداشیم ، باغیشلا باجیم

خوجالی ، خان کندی ، دئییب دولاندیم
قاپیلار باغلاندی ، یولا جالاندیم
درد اولوب ، ایچیمه دولوب ، قالاندیم
باغیشلا قارداشیم ، باغیشلا باجیم

شوشانین داغینا،داشینا گلدیم
آغلادیم ،گوزونون یاشینا گلدیم
گئج اولدو...
باغیشلا قارداشیم، باغیشلا باجیم

به امید آزادی قره باغ ... .

رضا دقتی” خبرنگار عکاس آذربایجانی (تبریزی) , حوادث قره باغ

فاجعه خوجالي از زبان رضا دقتي

“رضا دقتی” خبرنگار عکاس آذربایجانی (تبریزی) که حوادث قره باغ را پوشش می داد و از نزدیک شاهد رویدادهای آن بود در این باره مي نويسد: “بیش از یک میلیون پناهنده آذری بیشتر از 5 سال است که در بدترین شرایط زندگی می کنند و بسیاری از آنها سالهاست که در قطارهای متروکه زمستان و تابستان را سر می کنند. در تمام این مدت جنگ قره باغ، رژیم ایران به عنوان مصالحه هم به قره باغ و هم به ایروان نماینده می فرستاد و هم از نظر مالی و هم از نظر نظامی به ارمنستان کمک می کرد و هنوز هم به این کمک ها ادامه می دهد”.دقتي در ادامه مي گويد: “بسیاری از کشته شده های آذری در جنگ قره باغ در آوریل 92 وقتی پیدا می شدند، جسد هایشان چشم نداشت و چشم های آنها را از حدقه در آورده بودند. بعدا متوجه شدم که رزمنده های ارمنی در جیب هایشان قاشق چایخوری داشتند و وقتی پرسیدم این قاشق ها برای چیست می گفتند با این ها چشم در می آوریم”. (نقل از: جهان از نگاه “رضا” ، محمد تاج دولتی، شهروند شماره 429، 8 اکتبر . 1999)
هنر عكاسي رضا دقتي


جنایتهایی که ارامنه از سال 1992 در قاراباغ مرتکب شده اند آب پاکی را به دست هر چی فاشیست یهودی و نازی است ریخته است. اخیرا نیز مسجد معروف شهر آغدام را به طویله و خوک دانی تبدیل کرده اند. تا به حال در هیچ کجای دنیا  حتی در فلسطین  با چنین صحنه هایی مواجه نیستیم.

نسل کشی ارامنه !؟!؟؟!؟!؟!؟!جنایات ارامنه و موضع ایران !



جنایات ارامنه و موضع ایران
 
اکثر سیاستمداران بر این باورند که برای بالا بردن منافع و قدرت ملی باید طوری سیاستهای داخلی و خارجی را تنظیم کنند که با کمترین هزینه بیشترین سود را ببرند. در روابط بین الملل نیز دولتها برای خود یک منطقه مانور ترسیم می کنند که در این منطقه شعارها و برنامه های خود را پیاده می کنند.. بطور مثال قبل از شکست بلوک شرق، آمریکا و دول غرب همیشه تلاش می کردند که با حمایت های مختلف از کشورهای دیگر و تبلیغات گوناگون در این کشورها مانع نفوذ کمونیسم در آنها بشوند. برای اینکار روابط خود را با دیگر دول به نحو چشمگیری افزایش داده بودند و در بخشهایی مانند اقتصاد و فرهنگ آنها را حمایت می کردند. و نهایتا نیز بلوک شرق با فروپاشی شوروی فرو ریخت و جهان تک قطبی شد. پس لزوما سیاستهای خارجی نیز از نو طراحی شدند.

مواضع ایران در ادوار مختلف تاریخی در بخش سیاست خارجی رویهم رفته بر اساس یکسری اهداف  بکار گرفته شده است. مثلا سیاست خارجی کنونی ایران بر مبنای مقابله با آمریکا و اسرائیل می باشد.  بر این اساس ایران حامی حرکتهای آزادیبخش فلسطین در مقابل اشغالگران اسرائیل بوده و در تمامی مواضع سیاسی و تبلیغات رسانه ای خود از اسرائیل به عنوان یک دولت جنایتکار و غاصب یاد می کند. و اینکه  اخیرا نیز آقای احمدی نژاد هولوکاست را واقعه ای دروغین معرفی کردند و به دنبال آن مورخین خارجی و نویسندگان داخلی در آن مقوله نظریات خود را ابراز نمودند.

نکته حائز اهمیت اینجاست که دولت ایران در سیاست خارجی خود در زمینه محکوم کردن متجاوزین و اشغالگران بلاد اسلامی، سیاست یک بام و دو هوا را پیش گرفته است. بارزترین گواه این موضوع موضعگیری جمهوری اسلامی ایران در مقابل دولت جنایتکار و غاصب ارمنستان در اشغال اراضی مسلمانان قره باغ آذربایجان می باشد. از زمانی که ارامنه جنایتهای خود را در مناطق مختلف آذربایجان شروع کردند هیچ گونه انزجاری نسبت به جنایتهای آنها از طرف دولتمردان ایران انجام نگرفته در عوض همکاریهای مختلف سیاسی و اقتصادی با ارمنستان همچنان ادامه دارد! بطور مثال در تمامی نقشه های ایرانی منطقه اشغالی قره باغ جزء خاک ارمنستان قلمداد می شود. و در رسانه های گروهی ایران از قره باغ به عنوان منطقه مورد مناقشه!! یاد می شود

مورد دیگر عبارت است از اینکه ارامنه مقیم ایران هر ساله با مجوز گرفتن از دولت اسلامی ایران علیه یک کشور مسلمان دیگر اقدام به  راهپیمایی آزاد  در پایتخت ام القرای اسلامی - و طرح ادعاهای کذایی خود می پردازند! و کشور مسلمان ترکیه را با توهینهای مختلف مورد خطاب این ادعاها قرار می دهند. جسارت ارامنه شرکت کننده در این راهپیمایی به جایی رسیده است که  پارسال چندین تن از دانشجویان آذربایجانی را مورد ضرب و شتم قرار داده و یکی از آنها را با چاقو به شدت زخمی کردند. . و یا عدم برخورد نهادهای امنیتی و قضایی کشور با ارامنه در مورد ربوده شدن یکی از جوانان تبریز  (دو سال پیش) توسط ارامنه و به دنبال آن مورد ضرب و شتم و اهانت قرار گرفتن وی نمونه ای از  چشم پوشی دولت ایران در قبال اعمال خشونت آمیز و جنایتکارانه ارامنه می باشد.

در مقابل، سالهاست  مردم آذربایجان علی الخصوص دانشجویان آذربایجانی خواستار  اخذ مجوز از وزارت کشور جهت راهپیمایی در محکومیت جنایات ارامنه در قره باغ و شهرهای خوی، سلماس، ارومیه (در اوایل قرن بیستم) و... شده اند تا بدین طریق یاد شهدای خود را که به دست ارامنه شهید شده اند زنده نگه دارند ولی هیچ مجوزی در این مورد به آنها داده نمی شود! دولتمردان ایران که خود را حامیان سرسخت اسلام نشان می دهند چطور خواهند توانست جواب شهدای سلماس، خوی، ارومیه، قاراباغ، خوجالی و... را که بدست این جنایتکاران شهید شده اند، بدهند.

در اسفند ماه سال 1384 در روز سالگرد نسل کشی مردم مسلمان خوجالی (قره باغ) توسط ارامنه، هزاران تن از جوانان و مردم شهرهای مختلف آذربایجان (مثل تبریز، ارومیه، سولدوز و...) در مقابل کلیسای ارامنه در شهر تبریز تجمع کردند و با شعارهای خود خواستار محکوم کردن جنایات ارامنه در دو سوی آراز (ارس) بودند. در آن حال نیروهای امنیتی و انتظامی با خشونت هر چه تمامتر به سرکوب این حرکت پرداختند و عده زیادی از تجمع کنندگان را با عناوین اخلال گر!! به زندان و یا بازداشت گاههای حفاظت اطلاعات انتظامی و یا خود اطلاعات انتقال دادند. عده ای از این دستگیرشدگان حدود یک ماه را در زندان و یا بازداشت گاههای مذکور زندانی بودند و از حقوق اولیه یک زندانی نیز محروم بودند. در کشوری که بنیانهای آن بر اساس حمایت از مسلمین و مبارزه با ظالمین بنا نهاده شده است چنین کارشکنیها و برخوردهای خشونت آمیز و غیرقانونی چه معنایی می تواند داشته باشد؟

آقای احمدی نژاد تلاش می کند تا دروغ بودن هولوکاست را اثبات کند ولی در مورد جنایتکارانی که در بیخ گوشش خوابیده اند مهر سکوت بر لب زده است. ایشان اگر کمی به خود زحمت دهند و به مستندات تاریخی و عینی سر بزنند می فهمند که نسل کشی مورد ادعای ارامنه در عصر عثمانی (خلافت اسلامی) صورت نگرفته است بلکه این ادعاهای واهی دست آویزی در دست ارامنه می باشد تا در مورد جنایات خود در خصوص  نسل کشی مسلمانان سرپوش بگذارند.

ارامنه ادعا می کنند که در سال 1915 چند میلیون از آنها توسط دولت مسلمان عثمانی کشته شده اند. ولی با مطالعه دقیق و روشن اسناد مربوط به آنزمان می بینیم که کل ارامنه دنیا در سال مذکور به چند میلیون نفر نمی رسید که این مقدار از آنها کشته شوند! ثانیا ارامنه با دولت انگلیس و روسیه پیمان بسته بودند که با شورشهای مختلف خلافت اسلامی را تضعیف کنند و در عوض به آنها وعده ایجاد ارمنستان بزرگ! را داده بودند. لذا دسته های مختلف داشناک و هنچاک به قتل عام مردم مسلمان ترکیه، آذربایجان و آذربایجان ایران زدند. بر این اساس در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با حمایت روسیه، ارامنه وارد خاک مناطق مسلمان نشین آذربایجان (مثل ایروان)  شدند و با نسل کشی و پاک سازی قومی کشور ارمنستان کنونی را به وجود آوردند. بعدها برای اینکه به جنایتهای خود سرپوش بگذارند این کوچ دسته جمعی و خیانت  به دولت مسلمان عثمانی را کوچ اجباری و قتل عام معرفی کردند!!

"در جنگهای ایران و روس كلیساهای ارامنه بزرگترین خیانت ها را نسبت به لشكریان ایران نموده و عامل مهمی در شكست آنها از روسها میباشند كه سعید نفیسی در كتاب معروف خویش تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر به آن بارها سخن گفته كه جز كوچكی از آن فاجعه چنین نوشته شده : در 25 آوریل 1827 (28 رمضان 1242) بنكدروف بی مانعی صومعه ایچمیادزین (اوچ كلیسا) را كه شب پیش لشكریان ایران تخیله كرده بودند تصرف كرده پادگان ایران در آنجا شامل چهارصد تن آذوقه بود هنگام تخلیه آذوقه كشیشان ارمنی را با خود برده بودند نرسس خلیفه ارمنیان با سپاهیان روس همدست بود و با ایشان وارد ایچمیادزین شد  و نفوذ روحانی فوق العاده او در میان ارمنیان آن سرزمین مؤثر شده و توانستند عده ای از ارمنیان را مسلح بكنند و آذوقه ای برای خود بدست آورند و از وضع سپاه ایران آگاه شوند (ص 135 ج 2) و در اغلب امورات نرسس خلیفه ارمنیان به كمك پاسیكویچ (فرمانده روس ها در جنگ ایران و روس ) می شتافت و به معرفی نرسس پاسیكویچ كسی را كه لازار لازاروف نام داشت مأمور كرد كه ارمنیان را به مقصد برساند اینها همان ارمنیانی بودند كه به نوشته مرحوم سعید نفیسی به تعداد 80 هزارنفر طبق ماده 16 عهدنامه ننگین تركمنچای به ماورا قفقاز رفتند (ص 176ج 2 همان منبع) این واقعه در صفحه 367 تاریخ ارمنستان نیز چنین آمده : این مهاجرت مورد تشویق مقامات روسی قرار گرفت چنانكه اداره امور ایشان را به سرهنگ لازاروف ارمنی محول نمودند به مهاجران امتیازات زمینی و وسایل لازم برای كشاورزی دادند و ایشان را برای مدت 5 سال از پرداخت مالیات معاف كردند. البته لازم است كه گفته شود سیاست روسها همگام با سردمداران كلیساهای ارامنه حالا معلوم میشود كه براین بوده كه تركیب جمعیتی آن مناطق را كه اغلب ساكنین آن آذربایجانی بودند به نفع ارامنه تغییر دهند

در حوادث 30 مارس 1918 باكو نیز كه در كتاب توفان برفراز قفقاز صفحه 30 نیز شرح داده شده چگونه با بلشویك ها ارامنه دست به دست شده و به كشتار مسلمانان دست میزنند كه به نوشته اغلب مورخین گرچه ارامنه برهبری شامیان به باكو حمله می كنند ولی كلیه فرمانهای كشتار را كلیساها صادر كرده و مورد اجرا قرار میگرفت و در این قتل عام تنها در داخل شهر 14 هزار نفر شهید میشوند كه عده ای از آنها طبق نوشته مورخین از آذربایجان جنوبی بوده اند كه به دنبال كسب و كار به باكو رفته بودند مورد كشتار قرار میگیرند و مرحوم پیشه وری در خاطرات خویش مینویسد كسانی را در كاروانسراها به چشمان خویش دیدم كه بقدری سوخته بودند كه تبدیل به زغال شده بودند كه این امر عمق فاجعه انسانی را در آن شهر نشان میدهد و حتی پیشه وری به شهادت 600 نفر از ساكنین باكو كه از آذربایجان جنوبی بوده اند اشاره میكند و اما به عقیده بعضی از مورخین این تعداد خیلی بیشتر از آن بوده است و بنوشته كاوه بیات در كتاب توفان برفراز قفقاز اختلاف بین بلشویك و مساوات تبدیل به نزاع ارمنی و مسلمان گردیده و حتی اماكن مذهبی از جمله مسجد تازه پیر و دیگر مكانهای وابسته به مسلمانان مورد هجوم و تخریب قرار میگیرد كه همه آن احكام از طرف كلیساها صادر میشده است كلیسایی كه در آغوش خویش داشناك های تروریست را جای داده و به تقویت آن پرداخته است و برای اثبات این ادعا میتوان كلیه نشریاتی را كه ارامنه وابسته به داشناك در ایران منتشر كرده اند به نوعی وابسته به كلیساها بوده اند و حتی در چاپخانه های خلیفه گریها چاپ شده اند بطوریكه آندرائیك هوویان در كتاب ارمنیان آنها را رسماً اعلام كرده كه وابسته به حزب تروریستی داشناك مثلاً در تبریز و در خلیفه گری ارامنه چاپ و منتشر شده اند." (برگرفته از مقاله: "كلیسای ارامنه مروج آپارتاید و تروریسم" نوشته  علی سلیمانی )

 در حال حاضر نیز لابیهای مختلف ارامنه تلاش خود را برای طرح چنین ادعاهای کذایی به کار می برند. ولی سوالی که در اینجا قابل ذکر است این است: چطور شده است که دولتمردان ایران همواره اسرائیل و لابیهای آن را در جهان به خوبی می شناسند و انزجار خود را از آنها نشان می دهند ولی نسبت به دولت جنایتکار ارمنستان و لابیهای ارمنی در جهان هیچ گونه واکنشی نشان نمی دهند؟

جنایتهایی که ارامنه از سال 1992 در قاراباغ مرتکب شده اند آب پاکی را به دست هر چی فاشیست یهودی و نازی است ریخته است. اخیرا نیز مسجد معروف شهر آغدام را به طویله و خوک دانی تبدیل کرده اند. تا به حال در هیچ کجای دنیا  حتی در فلسطین  با چنین صحنه هایی مواجه نیستیم.

آیا وقت آن نرسیده است که دولت ایران در سیاست خارجی خود در این زمینه بازنگری کند؟

ASALA arménienne terrorism against turks diplomat

Azeri genocide by Armenians in 1918 part 1

Armenian Terrorist Organization ASALA and Murders 1/5

Turkish Diplomats Killed By Armenian Terrorists

Quba genocide by armenians 1918 Azerbaijan - ermeniler toreden Quba soyqirimi 1918 Azerbaycan

khojaly genocide xocali soykirimi hocali soykirimi

Azerbaijan Quba genocide which was done by armenians against azeri people in 1918.

Azeri Genocide committed by Armenians